41. خانه تكاني ذهن
به اتاق هاي ذهنم مي روم و انديشه ها و اعتقاداتي را که در آنهاست مي آزمايم: بعضي را دوست دارم و آنها را برق مي اندازم و جلا مي دهم تا سودمند تر شوند. مي بينم پاره اي از آنها نياز به جايگزيني و تعمير دارند و مي کوشم تا حد امکان درستشان کنم يا کنارشان بگذارم. بعضي از آنها مانند روزنامه هاي ديروز و مجلات يا لباسهاي کهنه اند و ديگر مناسب نيستند، اينها را به ديگران مي بخشم يا دور مي اندازم که ديگر جلوي چشمم نباشند...
لوئيز ال. هي
برايتان 2 پيوند (لينك) مي گذارم: يكي «فنگ شويي و خانه تكاني ذهني» است؛ و ديگري يادداشتي از مرحوم مجتبي كاشاني (نخستين مجري هفت سين صنعتي در ايران) با عنوان «باورهاي زنگ زده، انديشه هاي منجمد» .
آرزو مي كنم فردا هيچ كس با خود زمزمه نكند: «عيد آمد و ما خانه ي خود را نتكانديم...»
سال نو مبارك!
سلام دايی عيدت مبارک
اين علی محمد منظورش علی داييه؟
سلام يوسف جان عيدت مبارك.
جناب عابدی عید شما و خانواده محترمتان مبارک. خواستم بگویم من درسهای درست اندیشیدن دبونو را تهیه کردم. اما چیزی دربازه قالبهای ذهنی در آن نیافتم. اگر ممکن است آن مطلب را به ایمیلم بفرستید. سال خوش!
سلام، سال نو همگي مبارك! حسين جان، فصل چهارم كتاب را ببين: «ادراك و الگوها». همان است، فقط بجاي "قالب" از "الگو" استفاده كرده.
زيبا بود پسرم